سرپرسی سایکس مستشرق انگلیسی

سرپرسی مولسورث (موورت) سایکس، ایران شناس ، مستشرق، مورخ
ونویسندۀ انگلیسی است . که در 28 فوریه 1867م وشوال 1283 /9 اسفند 1245 هـ ش در
روستای برومیتون از کنتربوری به دنیا آمد وتنها پسر کشیش و یلیام سایکس که در ارتش
انجام وظیفه می کرد وهمسرش ماری موورت بود . او تحصیلات مقدماتی را در آموزشگاه رگبی
گذراند ودر کالج سلطنتی نظامی سندهورست به تکمیل تحصیلات خود پرداخت.[1] وی پس
از کار در نظام وکسب چندین رتبه نظامی پستش به هندوستان افتاد از همان زمان چون
علاقه ی زیادی به دیدن کشور ایران داشت چندین بار ازایران وبلوچستان دیدن کرد وبه
آموختن زبان فارسی همت گماشت وتا حدی در این امر پیشرفت حاصل می نماید .در فاصله
زمانی که در هند بوده است بیشتر اوقات فراغت خود را به اکتشاف درکوه های کشمیر
ولاداخ گذراند. [2]

سایکس در سال 1893 به دستور دولت متبوع خودعازم ایران شد.
وی بعد از ورود به ایران شب ها وساعات بیکاری روز به فراگرفتن زبان فارسی می
پرداخته وپس از چندی کاملاً دراین زبان تسلط واحاطه حاصل می کند. [3]

سایکس دراکتبر 1894 کنسولگری انگلیس در کرمان را تاسیس می
نماید در حالیکه 27 سال داشت که پایگاهی دیده بانی در برابر حکومت روس ها به سوی
جنوب به شمار می رفت تاناظر رویدادها باشد ووقایع را به وزرات خارجه در هند گزارش
دهد. ودولت انگلستان به وی عنوان کنسول اعطا کرد. [4] در
همین سال هنگام جشن تولد ناصر الدین شاه به تهران می آید وبه حضور شاه می رسد خود
وی دراین باره می نویسد:

وزیر مختار بریتانیا نگارنده را حضور ناصرالدین شاه معرفی
می کند واو نیز راجع به نقاط دور دست کشور خود سوالات مفصلی از من نمود واز
توضیحات اینجانب اظهار مسرت وخوشوقتی کرده وگفت :

اخباری که افسران انگلیسی دراختیار من می گذارند به مراتب
مفیدتر از اطلاعات مامورین ایران می باشد. »

سایکس یکسال بعد یعنی در سال 1895 میرشاهداد راهزن مسلح
بلوچ را که در سال 1891 سرگرد مویر انگلبی را مجروح کرده بود دستگیر وبه افسران
اعزامی حکومت هندوستان تسلیم می کند. در سال 1896 هنگام انعقاد کمیسیون سرحدی کلات
با هیئت نمایندگی انگلیس که به ریاست سرهنگ طوماس هلدیخ به ایران آمده بود شرکت می
نماید. [5]

سایکس در سال 1896 به تهران بازگشت وزمستان را در سفارت
انگلستان سپری کرد ودر این مدت به نوشتن گزارش خود دربارۀ ماموریت کارون اشتغال
داشت وبه مطالعه درمورد ت ایران پرداخت فرمانفرما درآن هنگام در تهران بود
وسایکس را به بسیاری از مقامات بلند پایه معرفی کرد.[6]

درفوریه 1897 هم هنگامیکه ابوالقاسم خان ناصر الملک برای اعلام سلطنت مظفر
الدین شاه به انگلستان می رود از طرف دولت بریتانیا مامور پذیرایی او می شود.[7]

ودراواخر اکتبر 1897 حکومت هند به سایکس دستور رسمی داد که ازبنادر خلیج فارس
بازدید کند و گزارشی درباره گستره زیان هایی که شیوع طاعون درهند به تجارت
انگلستان وهند وارد کرده بود به حکومت هند بدهد ودربارۀ تجدید نظر دربارۀ نرخ هایی
که شرکت تلگراف هند واروپا دریافت می کند اظهار نظر کند. [8]

در سال 1898 چون روسیه تزاری به افتتاح کنسولگری سیستان مبادرت می کند سایکس
نیز مامور تاسیس قنسولگری انگلیس می شود.[9] این
اقدام به خوبی بر انگلیسها آشکار کرد که جنوب شرقی ایران درانحصار ایشان نیست وکار
عمدۀ او در آنجا پاییدن همکار روسیش بود.[10]

درسال 1900 دولت بریتانیا با بوئرهای افریقای جنوبی واردجنگ شد. دراین زمان
سایکس به عنوان کنسول در کرمان انجام وظیفه می کرد او در پاییز 1900 تقاضای مرخصی
کرد و با آن موافقت شد. بنابراین به طور شخصی در جنگ های آفریقای جنوبی شرکت ودر
سال بعد به عنوان قهرمان زخم خورده به انگلستان رفت دراین سفر با ایولین سیتون
دختر سرهنگ بروس اوترم سیتون ازدواج کرد. که حاصل این ازدواج 6 فرزند بود.[11]

سرپرستی سایکس از 1905 تا 1913 سرکنسول انگلیس در خراسان بوده وماموریت او
درمشهد مقارن همان ایامی بوده است که روسیه تزاری ودولت انگلیس درنتیجه معاهده
منحوس 1907 وتعیین مناطق نفوذ در ایران ، با یکدیگر موافقت وهماهنگی داشته اند. [12]

در اواخر آوریل 1906 سایکس وخانواده اش مشهد را برای استفاده از سه ماه مرخصی
در انگلستان ترک نمودند عزیمت وی وخانواده اش از ایران سبب شد که از مشاهدۀ انقلاب
مشروطیت و حوادث آن دراین شهر محروم بماند. پس از قتل عام مردم مشهد توسط روس ها،
سایکس ترتیبی داد تا یک هنرمند ایرانی کاریکاتوری از این حادثه ترسیم کند که حاشیه
آن آراسته به ابیاتی حاکی از کشتار مردم بی گناه به دست روس ها بود. کاریکاتور به
هند فرستاده شد ودر رومه ها به چاپ رسید تا به مسلمانان هند نشان دهد که اگر
روزگاری تحت سلطۀ روس ها در آیند چه چیزی در انتظار آنها خواهد بود. [13]
انگلستان به سبب شرایط جدید جهانی و به منظور جلوگیری از قدرت ونفوذ آلمان در آسیا
بدون اطلاع ایران با روسیه توافق نامه 1907 را امضا کرد که به موجب این قرارداد
ایران به سه منطقه بی طرف، روسی و انگلیسی تقسیم می شود و به عقیده ایرانیان به
رسمیت شناختن اصول عمده ی کنوانسیون 1907 م /1325 هـ . ق ، انگلیس و روسیه به
عبارت دیگر تقسیم ایران به مناطق نفوذ روسیه و انگلستان بود. این نه تنها کنترل
ی بلکه کنترل نظامی ایران را در برداشت و سپهدار ایران را به قید کامل بندگی
درآورده است و سایکس سرگرم تشکیل یک نیروی نظامی – پلیسی در کرمان وفارس بود. روسها دست اندر کار افزایش
تعداد افسران و افراد قزاق بودند وایرانیان دریافتند که کشورشان به تحت الحمایگی
انگلیس و روسیه درآمده است.[14]

سایکس در بیست ونهم مارس 1912 سالداتهای تزار ، گنبد مطهر حضرت رضا را بمباران
می کنند، سایکس درمشهد اقامت داشته ودر تاریخ ایران که بعدها تالیف نمود می نویسد:
چون نتوانستم از عملیات قزاق ها تزاری جلوگیری به عمل آورم . ناگزیر به این
اقدامات خشونت آمیز اعتراض نمودم. [15]

او در آغاز جنگ بین المللی اول فرماندار نظامی (سوت تامپتون) شد وسپس جزء لشکر
لاهور در فرانسه ماموریت یافت . در 1915 م به سرکنسولگری ترکستان چین تعیین شد، در
اثنای همین ماموریت بود که در ژانویه 1916 م /ربیع الاول 1334 به او دستور داده شد
که بی درنگ روانه دهلی گردد.[16] او
در دهلی به فرماندهی پلیس جنوب ایران منصوب گردید و بلافاصله عازم ایران شد .
کریستوفر سایکس  در کتاب واسموس یا لارنس آلمانی»
دربارۀ چگونگی واهداف این ماموریت می نویسد: سرپرسی سایکس مامور بود که نظم
وانضباط را در قوه جدید التاسیس از هرجهت تقویت کند تا افراد پلیس جنوب ماموریت
های محوله را بی چون وچرا به نحو احسن انجام دهند شاید بعضی باور نکنند که سایکس
برای انجام ماموریت فقط به سه نفر انگلیسی وبیست و پنج سوار هندی روانه ایران شد
واسلحه ومهمات او تنها عبارت از یک عراده توپ کوهستانی ویک دستگاه توپ مسلسل بوده
است. سایکس در16 مارس1916میلادی (6 ذیقعده 1335 ) در بندرعباس پای به خشکی نهاد و
هدف از این ماموریت به گفته ی خود سایکس ایجاد نیرویی بود از افراد محلی به منظور
احیای نظم و قانون در خدمت منافع روس و انگلستان.[17] ودر
ظرف بیست وچهار ساعت، پنجاه و سه تن سرباز استخدام نموده بلافاصله با تشریفات خاصی
پرچم اداره پلیس جنوب را به اهتزاز در می آورد وهمین که اسلحه و مهمات به اندازه
کافی تامین می شود یک تیپ در کرمان ویک تیپ در فارس و یک هنگ در بندرعباس مستقر می
سازد.[18]

درزمان نخست وزیر وثوق الدوله ژنرال سرپرسی سایکس فرمانده پلیس جنوب توانست در
عرض هشت ماه کرمان و سیستان و بلوچستان وتقریبا کلیه نواحی جنوب ایران را از وجود
عناصر آلمانی پاک ومجدداً تحت نفوذ بریتانیا در آورد . در سپتامبر 1916 به نیروهای
قزاق ژنرال باراتوف که اصفهان را تصرف کرده بودند بپیوندد بعد از شکست عشایر
تنگستانی وتصرف کامل ایالت فارس در ماههای اکتبر ونوامبر 1916 ژنرال سایکس به
اتفاق عبد الحسین فرمانفرما والی آن ایالت وارد شیراز شد ونیروی ژندارمری فارس را
که آخرین هسته مقاومت در جنوب را تشکیل می داد خلع سلاح کرد. در 21 مارس 1917
نیروی پلیس جنوب از طرف وثوق الدوله نخست وزیر طرفدار انگلیس به طور پنهانی به رسمیت
شناخته شد .[19]

پلیس جنوب وتشکیلات آن در ذهن ایرانیان وطن دوست وملی نشانی آشکار از خلق وخوی
استعماری انگلستان بود تا جائیکه در آن زمان فریاد رومه های ایران از دست
انگلیسها بلند است.

 

انگیزه های سایکس
در تالیف تاریخ ایران

 هر
چند در اغلب آثاری که از سرپرسی سایکس نام برده شد، میتوان ردپایی از نوع نگاه او
درباره مردم ایران پیدا کرد ، اما مسلماً بینش تاریخی ویا تاریخ نگاری او بیشتر در
کتاب، تاریخ ایران وی تبلور یافته است. بدون تردید سایکس نیز مثل خیلی از
نویسندگان دیگر انگلیسی انگیز های مختلفی در نوشته های خود داشته است که دراین
قسمت سعی می شود از انگیزه ها و اهداف او در تالیف تاریخ ایران» سخن گفته شود.

نخستین هدفی که خود سرپرسی سایکس در
تالیف کتاب مذکور مطرح می کند جبران خلافی است که در مدت یکصد سال اخیر از عدم
تدوین چنین کتابی به وجود آمده است. [20]

آنچه از محتوای مطالب کتاب او می توان
فهمید، انگیزه های گوناگونی است که به صورت آشکار وپنهان به آن ها اشاره شده است .

سرپرسی سایکس انگیزه نخست خود از تدوین
این کتاب را آگاهی بخشیدن به هم قطاران خویش که در ایران وکشورهای مجاور آن مشغول
خدمت بودند، می داند. البته به نظر می رسد که دراین هدف سایکس، دو دلیل توجیهی
مدنظر بوده است ، نخست این که مامورین دولت انگلیس با آگاهی وشناخت کافی از موقعیت
جغرافیایی ، تاریخی، فرهنگی ودینی منطقه بهتر می توانستند به ماموریت خود جامه عمل
بپوشانند، دوم این که سایکس در مطالعات گسترده خود به این نتیجه رسیده بود که
ایران در تاریخ گذشته خود(پیش وبعد از اسلام) در تحولات و روابط ی ، تجاری
وفرهنگی کشور های آسیایی وحتی در کشورهای اروپایی(از طریق یونان وروم در پیش از
اسلام واز طریق جنگ های صلیبی بعد از اسلام) نفوذ وتاثیر قابل ملاحظه ای داشته است
. سایکس از این عقیده خود در کتابش به طور مکرر سخن گفته است ایران در مدت چندین
قرن براحوال یونان ودولت روم و بالنتیجه براحوال اروپا تاثیر ونفوذ کلی داشته است»
اروپاییان و آمریکاییان . پی به تاثیر عمیقی بردند که ایران در تمدن وصنایع
وفنون ما در ادوار گذشته داشته است »

تقریبا اکثر کسانی که از سوی دولت انگلیس
به ماموریت های گوناگون ی ، نظامی و یا فرهنگی به کشورهای دیگر اعزام می شدند،
برخود فرض وواجب می دانستند که از آن منطقه اطلاعات وسیع ، عمیق ودقیقی برای دولت
خود دردرجه اول وبرای مردم انگلیس دردرجه دوم در قالب کتاب ، گزارش ، سیاحت نامه
وغیره ارسال نمایند. مهم ترین هدف این قضیه ایجاد انگیزه ورغبت زاید الوصف جهت
حضور دولت ومردم انگلیس در منطقه مورد نظر که با آگاهی و شناخت کافی توام باشد ،
بود، به تعبیر دیگر، استعمار آگاهانه هدف وانگیزه اصلی آن مکتوبات به حساب می آمد.

سرپرسی سایکس که به دولت خود وفادار وبه
مردم خود عشق می ورزید وآن ها را هادی افکار عمومی جهان میدانست ، انگیزه دیگر خود
را که مهم تر از اهداف اولی است چنین بیان می کند که بدون اطلاع از افکار واندیشه
های تاریخی ، مذهبی، ی واجتماعی آنها نمی توان به طور صحیح ومتقن در خصوص آن
مردم قضاوت کرد . ایشان اظهار امیدواری می کند که این کتاب برای دولت ومردم انگلیس
در این خصوص مثمر ثمر باشد امیدوارم نتیجه زحماتم برای دولتی که در خدمت او عمر
می گذرانم مفید فایده بوده و به جهت هموطنانی که افکار عامه را ارشاد می کنند نیز
مثمر ثمر شود، چه بدون معلومات تاریخی عقاید و اظهارات ایشان مبنا و ماخذ صحیح
متقن نمی تواندداشته باشد.

انگیزۀ دیگری که سایکس از تالیف کتاب
تاریخ ایران خود مطرح می کند، کمک به ایرانیان جهت شناخت تاریخ با عظمت وباشوکت
گذشته خودشان است . هرچند سایکس این انگیزه خود را در مقدمه چاپ اول ودوم کتاب در
درجه سوم قرار داده است ، اما در مقدمۀ چاپ سوم رویه خویش را تغییر داده واعلام
داشته که امیدوارم این کتاب در درجه اول برای ملت ایران همان ملتی که لذیذترین
ایام وبا نشاط ترین سال های زندگانی خود را در میان آنها به سر برده ام مفید و سودمند
افتد آنگاه به اروپاییان وامریکاییان کمک نماید تا پی به تاثیر عمیقی برند که
ایران در تمدن وصنایع وفنون ما در ادوار گذشته داشته است.[21]

سرپرسی سایکس کوشش جدی داشته که در تدوین
و تالیف این کتاب خود را بی طرف شناسانده و حقیقت جوی و راستگو جلوه دهد ولی عقیدۀ
ما در بعضی قسمتها به خطا رفته و دچار اشتباهات شده است.[22]

هیچ دولتی به قدر دولت ایران از جنگ بزرگ
خسارت و زیان ندیده وهیچ دولتی هم مثل دولت مشارالیها برای حفاظت سرحدات وحمایت
رعایای خود اینقدر خونسردی و بیکفایتی به خرج نداد. نگارنده سعی دارد که این نکته
را روشن سازد که صدای پای سپاهیان جنگ دراکثر ولایات ایران بلند شده و سکنه این
مملکت درنتیجه عدم لیاقت اولیای دولت برای حفظ بیطرفی علنی خود لطمات و خسارات فوق
العادی دیدند.[23]

سایکس هیچ گاه از ستایش مردم، ادبیات
وهنر ایران دست نکشید در هیچ یک از نوشته هایش، اعم از خصوصی ویا عمومی ، هرگز
ایرانیان را مورد انتقاد و تحقیر قرار نداد . زمانی که ایران برای عامۀ انگلیسیان
ناشناسی بودنه کنفرانسهای متعددی دربارۀ تمدن باستانی آن کشور داد ونبوغ ذاتی
ایرانیان را ستود و اغلب این نظریه را تکرار کرد که به رغم رشوه وفساد وحشتناکی که
درایران حکمفرماست وحکومت جدید ایران سعی در ریشه کن کردن آن دارد. و به رغم نبود
آموزش و پیشرفت به شکل احداث جاده ها وراه آهن ، ایرانیان را ظریف ترین وبا
استعدادترین قوم در آسیای غربی می داند.[24]

سایکس می نویسد: در هیچ نقطه ای از
جهان با ما به این خوبی رفتار نمی شود وبه عقیدۀ من ابنوه دشنامهایی که سیاحان
اروپایی که هرگز زبان ایرانیان را نیاموخته اند نثار آنها می کنند اصولا بی اساس
است ولی این را بعد از ملاقاتش با مرشدی در ماهان که از دراویش نعمت اللهی ونیز
درویشی که در نائین بوده می نویسد وبراو تاثیر گذاشته و سایکس عرفان ایران را
عالیترین محصول فرهنگ ایران می دانسته است.[25]

سایکس در نظنز چند قطعه کاشی متعلق به یک
مسجد قرن چهاردهم خرید که بعدها آنها را به موزۀ ویکتوریا و آلبرت هدیه کرد. [26]

سایکس به هنگام ورود به ایران چون همسری
نداشت به همراه خواهرش اِلا خواهش کرد با او همراه شود وادارۀ خانه ی او را برعهده
بگیرد اِلا و اِتل از جمله نخستین نی بودند که در سال 1882 به دانشگاه آکسفورد
رفتند وفارغ التحصیل شد بعدها اِلا تجربه های خود را در  کتابی تحت عنوان سفر در سرتا سر ایران شرح داده
. [27]

 

الف ) اظهار نظرهای مثبت سایکس در
مورد ایران

نخستین نکته ای که در اظهار نظرهای مثبت سایکس قابل طرح است
، این است که او همۀ تهمت های ناروایی که بسیاری از سیاحان اروپایی برای ایرانی ها
زده اند را رد می کند وسخنان آن ها را به دور از انصاف و عاری از حقیقت می داند.
به اعتقاد سایکس برخی از تهمت ها ازعدم آشنایی گویندگان آن ها با زبان مردم ایران
نشات می گرفت . او ایرانی ها را به طور کلی مودب ، متعارف و درعین حال ظریف وبذله
گو وحاضر جواب می شمارد.

او در تایید این گفته خود به سخن ایران شناس دیگری به نام
کولونی» که از نظر وی صلاحیت کامل برای اظهار نظر در این مورد به خصوص را دارد،
استناد می کند:مردم ایران از فرانسوی ها مودب ترند ودرعین حال در بذله گویی ومزاح
نیز برآن ها برتری دارند» سایکس این گونه صفات ایرانی ها را نیز با صفاتی چون ادب،
تواضع، نشاط و سرزندگی نژاد لاتین بی شباهت نمی داند.

به اعتقاد او اروپایی ها خیلی از آداب ورسوم خود را
ازایرانی ها آموخته اند که از آن جمله رسم استقبال وپیشواز است . او چنین رسم خوبی
را به هنگام نزدیک شدن خویش به شهر کرمان عملا مشاهده کرده واز آن تمجید کرده است.

شخصیت ی واجتماعی ایرانیان از دیگر مواردی است که مورد
تحسین وتمجیدسایکس قرار گرفته است . به نظر او مردم ایران دارای شم ی قابل
تحسینی هستند ومسایل ی را با واقع بینی تجزیه و تحلیل می کنند او در این رابطه
مثلا به جریان اعطای امتیاز رویتر (1872م/1288ق) اشاره می کند وشم ی مردم
ایران در مخالفت با امتیاز نامۀ مذکور را می ستاید وبه آن ها حق می دهد که به
مبارزه با آن برخیزند.

سایکس معتقد است که ایرانیان با وجود مشکلات باز از با
استعداد ترین ومترقی ترین ملل آسیای غربی به شمار می روند ونبوغ خود را هنگام
مهاجرت به سایر کشورها عملا به اثبات می رسانند (همان 451-450) او می گوید: من فکر
می کنم ایرانیان در فطانت و ذکاوت ی بسیار برجسته و قابل ملاحظه اند.

سرپرسی سایکس که مدت ها با عشایر و اقوام صحراگرد ایران
ونشر داشته وبه روحیات آن ها آشنا بوده است در خصوص آن ها می نویسد: آزادی ن
وروح پر شهامت و زنده دلی وسلامت وتندرستی مردان از خصایص عشایر ایران است
روی هم رفته جنبه های خوب و پسندیده آن ها برنواقصشان برتری ورجحان دارد. [28]

سرپرسی سایکس در شرح احوال ایرانیان قدیم اخلاق ملی ما را
ستوده ودریک مورد چنین می نویسد مهمان نواز و کریم وبخشنده وبلند نظر بوده اند. در
باب صنایع و فنون خاصه هنرهای زیبا او ذوق وابتکار ونبوغ صنعتی ما را اعتراف وخاطر
نشان نموده که ایران در تمدن وصنایع وفنون اروپا در ادوار گذشته تاثیر عمیق داشته
است ونیز مشاهیر رجال ومفاخر وبزرگان ما را با کلماتی که حاکی از وسعت نظر و روح
محبت ستوده و عظمت وبزرگواری تصدیق می کند.[29]

ونیز در جایی دیگر می گوید عقیدۀ شخصی من اینست که محمد(ص)
در میان مشاهیر عالم با همه ضعف نقائص بشری بزرگترین انسانی که با یک مرام عالی
تمام هم خود را مصروف این داشت که شرک و بت پرستی را از ریشه منهدم ساخته و به جای
آن افکار بلند اسلام را برقرار سازد . خدمت وافر نمایانی که از این راه به نوع بشر
نموده خدمتی است که من آنرا ستایش نموده و سر تعظیم فرو می آورم. [30]

 

ب) اظهار نظرهای منفی سایکس در مورد
ایرانیان

به رغم تعریف و تمجیدهای فوق العاده سایکس از ایرانی ها،
ایرانیان همیشه قادر نیستند که بین سفسطه ، ومغالطه وحقیقت موضوع فرق بگذارند. در
جای دیگر می گوید ایرانیآنقدر خوش باور» است که هر ناممکنی را باور می کند، ویا
می نویسد در ایران غیر ممکن است که بتوان از وقوع واقعات آینده به واسطه پیش
بینی جلوگیری نمود، همچنین ایرانیان فاقد روح جنگی اند»

سایکس که در قسمت پیشینی ، ازایلات و عشایر تعریف کرده بود،
در بخوبی از موارد نیز آن ها را مانع اصلی پیشرفت وترقی ایران می شمارد، او دراین
رابطه به حملات عشایر به تاسیس خط تلگراف اشاره کرده و از آن ها بد می گوید. ویا
پس از جنگ جهانی اول او وقتی برکتاب تاریخ ایران» خود مقدمه دومی اضافه می کند از
امنیت و آرامشی که درایران پیدا شده چنین سخن می گوید:. ونیز درنتیجه مغلوب شدن
ایلات غارت گر جنوب دوباره امنیت و آرامش در آن حدود برقرار گردیده .»

سایکس ت دولت روسیه در ایران در بین سال های 1907-1914
م را ت دخالت جویانه ، غارتگرانه وبحران آفرین معرفی می کند. ودر بسیاری از
حوادث 1324-1331 تاریخ معاصر ایران، روسیه را عامل ومقصر اصلی دانسته است . به
عنوان مثال او شکست گفتگوی نمایندگان ایران با سندیکای بین المللی برای وام گیری ،
دردورۀ مشروطیت دوم را به علت فشار روسیه برایران برای گرفتن وام از انگلستان
وروسیه به حساب آورده است . یا تنفر ایرانیان از ت انگلیس را نیز تنها به حساب
همکاری این دولت با روسیه گذاشته است به نظر سایکس در ماجرای اولتیماتوم ذیقعده
1329 ه ق به دولت ایران، تنها روسیه مقصر بوده است او در مقایسه بین هدف غایی روسیه
وانگلستان چنین قضاوت می کند :دریک کلمه، هدف روسیه بلع و هدف انگلیس حفظ استقلال
ایران بود همچنین سایکس وقتی ازاصلاحات دوره رضا شاه سخن می گوید آن را گامی بزرگ
و در رهایی ایران از کاپیتولاسیون روسیه می شمارد ایران از زیر بار کاپیتولاسیون
منفور که درست از یکصدسال پیش از روسیه تحمیل شده بود شانه خالی کرده وخود را
رهایی بخشیده است ، پیمان ها وقراردادها روی شرایط ومواد متقابله با دول اروپا
بسته است. [31]

سرپرسی سایکس منشا بسیاری از اصلاحات ی، اقتصادی،
اجتماعی وفرهنگی ونیز تنویر افکار عمومی وبیداری ایرانیان در تاریخ معاصر را معلول
علل گوناگونی مطرح نموده که همه آنها به طور مستقیم یا غیر مستقیم به انگلستان بر
می گردد. به اعتقاد وی عواملی چون تاسیس خطوط تلگراف که اساساً به دست مامورین
انگلیسی اداره می شد، جان فشانی های مبلغین مذهبی انگلیسی وآمریکایی که تعلیم وتربیت
هزاران تن از جوانان دختر و پسر ایرانی را برعهده داشتند ونیز اخلاق حسنه وکمک های
نوع دوستانۀ آنها نسبت به توده های ایران، تاسیس دارالفنون توسط ناصر الدین شاه که
اکثر معلمین آن را اروپایی ها تشکیل می دادند وهمچنین هیات های نظامی ونفوذ
کارمندان بانک و کنسولگری انگلیسی در روشن ساختن افکار عمومی ایران نقش بسیار مهم
وتعیین کننده ای داشته است .سایکس نه تنها سرمنشا نهضت مشروطیت ایران را به
انگلیسی ها نسبت می دهد بلکه اعطای مشروطیت به مردم ایران را نیز از کشور خود
دانسته و می گوید : دراین موقع (هنگام تقاضای عزل عین الدوله ) بود که یک عده از
ایرانیان اروپا رفته به تدریج فکر حکومت مشروطه را ترویج و به تدریج آن را تقویت
نمودند. ایشان می گوید مردم از سفارت انگلیس تقاضای تحصن در آن سفارت را نمودند.
سفارت نیز با تحصن آنها موافقت کرد سایکس در ادامه می نویسد: شاید عده محدودی از
ایرانیان مفهوم مشروطه را درک می نمودند هنگام مشروطیت یک نفر ایرانی یک افسر
انگلیسی را ملامت کرده بود که ماه سه روز تمام بست نشسته ایم و شما هنوز به ما
مشروطه را نداده اید وی سپس به جریان فرمان مشروطه وخاتمه غائله چنین اشاره می کند
مردم تا مدتی حاضر به مذاکره مستقیم با دولت نمی شدند تا این که آخر الامر درنتیجه
اقدامات سفارت انگلیس باب مذاکره باز ودستخط مشروطیت تهیه ومورد قبول مردم واقع
شد. فرمان مشروطیت در سفارت انگلیس برای مردم به صدای بلند خوانده شد و با شور و
با شوق وشعف فراوان استقبال گردیده سپس باغ سفارت تخلیه شد» [32]

سایکس که به مدت 25 سال در کشور ایران به سیر وسیاحت
پرداخته ودارای مناصب عالی نظامی وی بوده وبا طبقات مختلفی چون حکام
تمداران ، نظامیان ، ثروتمندان وخوانین وحتی مردم معمولی درارتباط بوده اوضاع
و احوال کشور را نزدیک مشاهده کرده است می نویسد: برای من واضح است تا وقتی که
طبقات عالی جامعه ایران خود را اصلاح نکنند ومثل دیگر کشور آسیایی یعنی ژاپن از
امتیازات خوددست نکشند ترقی حقیقی نصیب ایران نخواهد شد . مثل ترکی است که می
گویند ماهی از سر می گندد، بنابراین تا مادامی که اشراف ایران از غارت هموطنان
خود دست برندارند ونخواهند که از ثمره آن روستا بر روستا به ثروت خود بیافزایند،
تا مادامی که دسته های کثیر نوکرهای بیکاره خود را از خدمت نرانند وخودشان با
امانت ودرستی برای اعتلا ایران به کار نپردازند ، محققان روزگاری تیره در پیش
دارند» درجای دیگر می گویدبی عدالتی وحشت زا و رشوه و ارتشا محاکم دولتی مانند
محاکم مذهبی است وتا زمانی که این اصطبل های اوژین (مقصود محاکم دوره قاجاریه) پاک
نشده هیچ امیدی برای اصلاحات داخلی ایران نمی توان داشت .

سایکس در بخش مربوط به تاریخ معاصر ، بیشتر ایرانیان را
فاسد، زورگو ، چاپلوس ، ، رشوه گیر، چپاول گر معرفی می کند چنانچه وقتی
اسماعیل خان صولت الدوله را که در مقطعی از جنگ جهانی به مبارزه با پلیس جنوب
برخاست، نمونه کامل یک بادیه نشین یعنی غیر قابل اطمینان ، کینه جو، بدگمان و
دارای اخلاق بچه گانه معرفی می کند.[33]و
بازرگانان کرمانی را کندذهن وکودن معرفی می کند.[34]

شیخ حسین خان  چاه
کوتاهی از رهبران حرکت ضد انگلیسی عشایر جنوب (راهزن) معرفی می کند[35]
ون شیراز، که در دورۀ جنگ بر ضد انگلیسیها فتوی صادر کرده وبخشی شیرازیها
ونیروهای عشایری را برآنان شوراندند ملاهای خشک ومتعصب » نام می گیرند. [36]

سفرنامه سایکس از چند لحاظ قابل کمال توجه می باشد . نخست
از آنرو که مولف اوضاع تاریخی وجغرافیایی هر نقطه را با منتهای دقت مطالعه و ضبط
نموده وضمن اظهار عقیده نسبت به اوضاع اجتماعی ، مثل سایر جهانگردان بیگانه گرد
اغراض آلوده به سموم عداوت ودشمنی وتهمت و افترا نگردیده .

دوم : چون زبان فارسی را خوب می دانسته شخصاً با مردم تماس
گرفته و از وی کتب وتواریخ قدیم و سیاحت نامه های جهانگردان سابق اوضاع جغرافیایی
وتاریخی هر نقطه را پژوهش وسفرنامه خود را تالیف نموده است ونیز در پایان همین
کتاب می نویسد وگفتۀ رالینسون را که می گوید:

هیچ یک از ملل این قاره بزرگ در تیزهوشی وبلند فکری به پای
ایرانیان نمی رسند تائید نمود و پیشرفت ایرانیان را آرزو کرده است. [37]

ونیز سرچارمک گریگور هم که مدتها در نواحی شرقی اران به
تحقیق و مطالعه اشتغال داشته نظریه سرپرسی سایکس و سرهنری رالینسون را تائید می
کند.[38]

 


 

 

انگیزه های مثبت سایکس در سفرنامه ی
سایکس

1-   
سایکس را
می توان پرکارترین مامور انگلیسی در بلوچستان دانسته او چهار بار به بلوچستان سفر
کرده و از بخش های مختلف آن بازدید کرده و گزارش های مربوط به بلوچستان بیش از
مناطق دیگر است.

2-   
سایکس از
هر طریق به کسب اطلاعات درمورد بلوچستان پرداخته است برای این منظور از تمام قله
های مرتفع بلوچستان بالا رفته و برای کسب اطلاعات صحیح با ساکنان مناطق نقشه  دوستی ریخته وازاین راه توانسته اطلاعات جالب
ومحرمانه ای بدست آورد.

انگیزه های منفی سایکس درباره ی سفرنامه

1-   
سایکس به
تاریخ سفر خود اشاره نکرده و فقط به شرح وقایع پرداخته است .

2-   
قضاوت های
سایکس دربارۀ مردم منطقه گاهی برپایۀ همکاری با او بوده که با القاب نیک یاد می
کند وبا مخالفان ت انگلستان گاهی به درشتی سخن می گوید.

3-   
لحن بیان
سایکس در سراسر کتاب توجیه گرایانه وجانبدارانه است واین ناشی از ماموریت ی وی
بوده است .

4-   
سایکس به
بیان تفاوت مردم بلوچستان با دیگر مردم ایران تاکید می کند و شاید بتوان گفت که
زمینه ساز جدایی بلوچستان از ایران بوده است. [39]

 

سفرها و تالیفات سرپرسی سایکس

سرپرسی سایکس درطول حیات خود  مجموعا شش بار به ایران مسافرت کرد. چهار مورد از آن ها از ژانویه سال 1893 تا
1901 رجب 1310تا 1318 بود او در این مدت هشت سال در نقاط مختلف ایران به سیر
وسیاحت پرداخت واطلاعات مفصل ومتنوع وشناخت دقیق وعمیقی از مردم ایران ومحیط زیست
آنها پیدا کرد.

سایکس تا دسامبر 1918 م / ربیع الاول 1337 درایران بود وبعد از آن تاریخ برای
گذراندن دورۀ بازنشستگی به انگلستان مراجعت کرد ودولت مردان بریتانیا از او نه
تنها به لحاظ مسئولیت های ی ونظامی بلکه به جهت تالیفات متعدد ومتنوع مربوط به
تاریخ وجغرافیایی ایران ویا سایر ممالک شرقی قدردانی کرده واو را یکی از برجسته
ترین محققان ودانشمندان عصر اخیر به حساب آورده اند و به همین علت به سمت منشی
افتخاری انجمن آسیای مرکزی انتخاب شد. [40]

درتاریخ سیای دوره اخیر ایران وانگلسیس ژنرال سرپرسی سایکس دارای شخصیت مهمی
است ومقامات بریتانیا گذشته از خدمات نظامی ، نامبرده را به واسطه تالیفات عدیده
راجع به ایران وسایر ممالک شرقی یکی از برجسته ترین محققین ودانشمندان عصر اخیر می
دانند علاوه بر نشانها ومدالهایی که که سایکس در طی خدمات نظامی دریافت کرد ،
سازمان های مختلف علمی وادبی انگلستان نیز اقدامات او را پیرامون تحقیقات تاریخی و
جغرافیایی با اهداء نشان ها و مدال های مختلف تقدیر و ستایش نمودند، که برخی از
مدال های مزبور عبارتند از : مدال نقره، در سال 1897/1215 ق توسط انجمن هنرهای
زیبا، مدال علمی طلا، بعد از تالیف کتاب تاریخ اکتشافات عالم توسط انجمن عملی
امپراتوری، مدال علمی طلا، در سال 1902م/1319 ق . بعد از تالیف کتاب ده هزار میل
در ایران، توسط انجمن جغرافیایی همایونی.

از سرپرسی سایکس آثار متعددی باقی مانده است که برخی از آنها به زبان فارسی
ترجمه شده و برخی ترجمه نگردیده است . دراین جا به تعدادی از تالیفات او اشاره می
شود:

1)       
تاریخ مختصر ایران، ترجمه حسین سعادت نوری، اصفهان، 1312 ش .

2)       
تاریخ مفصل ایران 2 جلد، ترجمه محمد فخر داعی گیلانی که
تاکنون سه بار در تهران به چاپ رسیده است .

3)       
ده هزار میل در ایران یا داستان هشت سال اقامت درایران یا
سفرنامه ژنرال سایکس ، ترجمه حسین سعادت نوری، 1363 ش. این همان کتابی است که از
سوی سایکس به لرد کرزن نایب السلطنه وقت هندوستان تقدیم شده بود که در سال 1902
درلندن انتشار یافته است.

4)       
تاریخ کرمان: در واقع خلاصه دو فصل از همان کتاب ده هزار
میل در ایران است که توسط نصرالله خان نواب شیرازی مترجم کنسولگری انگلیس در کرمان
ترجمه وبه وسیله افضل الملک روحی کرمانی تصحیح وبه سعی واهتمام ابوتراب بن موسی
ملقب به مستعان الملک دراول محرم سال 1322 قمری با چاپ سنگی به صورت جزوه درهفتاد
و هشت صفحه کوچک در کرمان چاپ شده است .

5)       
کشاورزی در خراسان: در سال 1910 م/1328 توسط دولت هندوستان
منتشر شده است.

6)       
افتخار عالم تشیع: که درحقیقت شرح مشاهدات سایکس همراه با
خان بهادر احمد خان است که در سال 1910 م /1328 انتشار یافته ودر سال 1373 ه ش
توسط مصطفی (زنجانی) ترجمه شده است.

7)       
قبایل اکراد در امپراطوری عثمانی، 1908 م /1325 ق

8)       
آلات طرب در خراسان 1909 م/1326 ق

9)       
تاریخ خراسان (مجله جمعیت پادشاهی آسیایی) 1910 م/1328 ق

10)  
تاریخ خلفای عثمانی : در سال 1915 م/1333 ق

11)  
واحه ها وصحاری آسیای مرکزی 1920 م/1338 ق

12)  
زندگی سرمورتیمر دوراند 1926م/1344ق

13)  
تاریخ اکتشافات عالم

14)  
تحقیقی در خصوص سرزمین چین: 1936 م /1354ق

15)  
تاریخ افغانستان : 1940م/1358 ق[41]

 

این شخصیت باهوش وعجیب ودوست داشتنی را
که جاذبه او درخاطره ی آنهائی که او را می شناختند باقی مانده وهنوز تنگستانی ها و
دشتی ها با علاقه وتحسین از او یاد می کنند.[42]

سرپرسی سایکس سرانجام در تاریخ یازدهم
ژوئن 1945 م. مطابق با بیست ویکم خرداد 1324 در سن 78 سالگی در لندن دار دنیا را
وداع گفت.[43]

جمعاً شش بار به ایران مسافرت کرده از
تاریخ ژانویه 1893 تا ژانویه 1901 سایکس مجموعاً چهار بار به یران آمده وهشت سال
در نقاط مختلف مملکت ما به سیر وسیاحت اشتغال داشته است.

1-      
اولین مسافرت سایکس بیش از 5 ماه طول کشیده خط سیر وی در
این سفر عبارت است : باکو – بندر گز – مشهد- گناباد- شهداد- کرمان- شیراز-
بوشهر – بندر لنگه – بندر عباس – مسقط – گوادر- کراچی.

2-      
دومین مسافرت نامبرده از اکتبر 1893 تا ژوئن 1894 در مدت
هفت ماه ادامه داشته وابتدا از کراچی عازم گوادر شده وسپس به ترتیب از نقاط چابهار
– عقدا – نائین – اردستان – کاشان – قم – تهران – قزوین – رشت – بندر پهلوی گذشته و از راه باکو از طریق پطرفسک – مسکو- برلین به لندن رفته ومجدداً از طریق اسلامبول وباکو
به بندر پهلوی مراجعت نموده است .

3-      
سومین مسافرت سایکس سه سال یعنی ازدسامبر 1894 تا مارس 1897
ادامه داشته ودراین سفر خط سیر وی عبارت بوده است از: بندر پهلوی – تهران – قم – کاشان – تفت- یزد – رباط – باغین – کرمان – بم- فهرج – کوهک- کویته – کراچی – بحرین- بوشهر- خرمشهر- بصره- خرمشهر- اهواز- شوشتر – خرمشهر- بوشهر – بحرین – لنگه – بندر عباس- مسقط – کراچی – سایکس از کراچی از طریق مصر، آتن واسلامبول عازم تهران شده وپس از راه رشت
وبندر پهلوی به بوداپست واز آنجا پس از گذشتن از مونیخ و پاریس به لندن رفته است .

4-      
چهارمین سفر سایکس که چهار سال به طول انجامید از نوامبر
1897 آغاز

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها